این عکس شاید نمادین ترین لحظه قرن بیستم باشد که در آن زمان توسط حدود 650 میلیون نفر در سراسر جهان تماشا شده و از آن زمان برای هر نسل در همه جا حاضر شده است. در 20 ژوئیه 1969، آپولو 11، بر روی ماه فرود آمد و نیل آرمسترانگ، فضانورد آمریکایی “یک جهش بزرگ برای بشریت” انجام داد.
پس از نزدیک به 22 ساعت روی سطح زمین، آرمسترانگ و باز آلدرین هموطن خود دوباره بلند شدند و با همکار خود، مایکل کالینز، در ماژول فرماندهی کلمبیا، پیش از بازگشت سالم به زمین، دوباره متحد شدند. با انجام این کار، آنها نه تنها به عنوان قهرمانان آمریکایی – با فرود روی ماه که ایالات متحده را به عنوان پیروز مسابقه فضایی ، که در طول جنگ سرد جهان را در برگرفته بود – بلکه به عنوان سفیران بشریت نشان داد.
تلاش های ناسا (اداره ملی هوانوردی و فضایی) در انجام این شاهکار به عنوان یک پدیده تکنولوژیکی، فکری، سیاسی و فرهنگی در نظر گرفته شد. طی چند سال آینده، شش ماموریت آپولو دیگر برای فرود بر روی ماه انجام شد که با آپولو 17 در دسامبر 1972 به پایان رسید.
آیا ناسا فرود روی ماه را جعلی ساخته است؟ تئوری توطئه چیست؟
برخی از نظریه پردازان توطئه معتقدند که ناسا و دولت ایالات متحده همه چیز را جعل کرده اند. بنابر این ایده، آنها با ناامیدی برای شکست اتحاد جماهیر شوروی در مسابقه فضایی و تحقق وعده رئیس جمهور ایالات متحده جان اف کندی در سخنرانی سال 1961 مبنی بر فرود بر روی ماه “قبل از پایان این دهه” تحریک شدند. چنین نظریههایی بر این باورند که آپولو 11 هرگز به ماه نرسید و فیلمهای آرمسترانگ و آلدرین روی سطح ماه در واقع در یک مجموعهای از زمین فیلمبرداری شده است.
طبق یک ادعا، فیلمساز سرشناس استنلی کوبریک (مشهور به خاطر حماسه علمی تخیلی خود در سال 2001: یک ادیسه فضایی ) حتی در این ماجرا نقش داشته است. سنگ های سرپایی، سایه های مشکوک، و عدم مشاهده ستارگان در دوربین تنها برخی از سرنخ های آشکار از جعلی بودن فرود در ماه هستند.
منبع تئوری توطئه فرود روی ماه چیست؟
فرانسیس فرنچ، نویسنده و روزنامهنگار متخصص در تاریخ پرواز فضایی، میگوید: «عدهای بودند که حتی زمانی که فرود روی ماه در حال وقوع بود، شروع به صحبت در مورد آن کردند. اما این نظریه واقعاً در اوایل تا اواسط دهه 1970 سرعت گرفت.
فرنچ اذعان میکند که این ایده تا حدی معنا دارد: در میان تنشهای جنگ سرد، اما همچنین اسرار، جاسوسی و فریب، ایالات متحده کاملاً خود را متعهد به هدف قرار دادن یک مرد بر ماه کرده بود. شکست در زمانی که دو ابرقدرت برای نفوذ در کشورهای دیگر که بین سرمایه داری و کمونیسم در نوسان بودند، به شدت تحقیرآمیز و نشانه ای از افول ملی بود. ایالات متحده نیاز به موفقیت داشت، به همین دلیل بود که چنین اراده ملی هماهنگی در دهه 1960 وجود داشت که روسای جمهور متعددی را در بر می گرفت و مبالغ هنگفتی هزینه می کرد.
چرا مردم بر این باورند که فرود روی ماه یک توطئه بوده است؟
در دهه 1970، اعتماد عمومی به دولت ایالات متحده و نهادهای این کشور در حال از بین رفتن بود. جنگ ویتنام نشان داد که گزارشهای رسمی لزوماً با عکسها و فیلمها (و همچنین دهها هزار کیسه جسد) که از خط مقدم میآمدند مطابقت نداشتند، در حالی که رسوایی واترگیت سرانجام دولت رئیسجمهور ریچارد نیکسون را سرنگون کرد .
فرنچ به دستاورد قابل توجه فرود روی ماه به عنوان کمک به رشد این نظریه نگاه می کند. “من فکر می کنم یکی از دلایلی که مردم می خواهند فکر کنند این یک فریب است این است که بسیار شگفت انگیز بود. با توجه به اینکه قبل از سال 1957 هیچ چیزی در فضا قرار نگرفته بود، این تقریباً یک تعریف برای ناسا است که مردم نمی توانند باور کنند که ممکن است. چگونه است که 12 سال پس از اولین ماهواره [اسپوتنیک 1، پرتاب در 4 اکتبر 1957]، انسان ها روی سطح ماه راه می رفتند؟
سپس، پس از همه اینها، ناسا به طور ناگهانی در سال 1972 از رفتن به ماه منصرف شد. در طول دههها، بررسی دقیق فیلمهای ماموریتهای آپولو، جزئیترین جزئیات و گمانهزنیها را به عنوان دلیلی بر فریب دوربین مطرح کرده است، در حالی که فیلمهایی مانند Capricorn One (1978)، درباره فرود جعلی مریخ، تخیل نظریهپردازان توطئه را تقویت میکنند.
شواهدی که تئوری توطئه فرود روی ماه را رد می کند
فرنچ میگوید: «احتمال فریب فرود بر ماه صفر است، زیرا هیچ راهی وجود نداشت که بتوان چنین راز عظیمی را حفظ کرد. صدها هزار نفر در برنامه آپولو کار کردند و هنوز پس از نیم قرن هیچ مدرک معتبری از سوی کارمندان سابق ناسا مبنی بر جعلی بودن چیزی وجود ندارد. ما می دانیم که از توطئه هایی که صحت آنها ثابت شده است، این مطالب خیلی سریع به بیرون درز می کند.
تمام ادعاهای مطرح شده در مورد فیلم را می توان به آسانی توضیح داد یا رد کرد: برای مثال، کمبود ستاره صرفاً نتیجه نور روشن پیش زمینه است که جزئیات پس زمینه را پاک می کند. در عین حال، چیزهایی در این فیلم اتفاق می افتد که جعل آنها با استفاده از فناوری دهه 1960 غیرممکن بود، مانند پرتاب گرد و غبار توسط پای فضانوردان یا ماه نوردها، یا زمانی که فرمانده آپولو 15، دیوید اسکات، چکش و پر را انداخت. در همان زمان و با همان سرعت سقوط کردند.
در سال 2009، یک فضاپیمای بدون خدمه به نام مدارگرد شناسایی ماه از سطح ماه نقشه برداری کرد و از مکان های فرود ماموریت های آپولو عکس گرفت: ردپاها، پرچم ها، ردپای به جا مانده از مریخ نوردها، همه هنوز قابل مشاهده بودند. همانطور که فرنچ می گوید: «مسیرهایی وجود دارد که به وضوح توسط مردم ساخته شده اند. آینهها روی ماه رها شدند تا لیزرهای زمین را پینگ کنند، که هنوز کار میکنند، و سنگها به عقب بازگردانده شدند که توسط دانشمندان در سراسر جهان مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
فرنچ میگوید نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که روسها دشمنان قسم خورده آمریکا در جنگ سرد بودند. آنها توانایی ردیابی هر فضاپیما را داشتند که به ماه می رفت. آنها میتوانستند همان سیگنالهایی را بخوانند که ایالات متحده و دیگر بشقابهای رادیویی در سراسر جهان میتوانستند.
او می افزاید: «آنها دیدند که چیزها به ماه می روند، فرود می آیند و باز می گردند. واضح است که چیزی به ماه میرود، و ساختن فرود در شرایط خودکار سختتر از فرود آمدن با مردم بود.
اگر به آن نوع تئوری توطئه علاقه دارید که در آن روس ها در اوج جنگ سرد در آن حضور داشتند، پس ما در قلمرویی هستیم که به نظر من هیچ فرد منطقی واقعا نمی تواند آن را درک کند.
علاوه بر این، اگر خجالت و تحقیر به دلیلی قابل قبول برای جعلی فرود آمدن ماه ایجاد می شد، در مقایسه با شرمساری و تحقیر گرفتار شدن در این کار چیزی نبود. و دامنه گسترده توطئه برای از بین بردن آن یک نتیجه غیرقابل تزلزل به جا می گذارد: رفتن به ماه آسان تر از رفتن به ماه ساختگی بود.
برسی ادعا ها و حقایق فرود آپلو 11 نسا بر روی ماه
ادعا: هیچ ستارهای در پسزمینه هیچ عکسی دیده نمیشود، زیرا ناسا میدانست که ستارهشناسان میتوانند از آنها برای تعیین اینکه آیا این عکسها روی زمین یا ماه گرفته شدهاند، استفاده کنند.
حقایق: امیلی درابک ماندر، ستاره شناس در رصدخانه سلطنتی گرینویچ در لندن، گفت که سرعت شاتر دوربین های فضانوردان برای گرفتن نور ضعیف ستارگان بسیار زیاد بود. ناسا از سرعت شاتر بالا استفاده کرد تا مطمئن شود که تصاویر از نور درخشان ماه بیش از حد نوردهی نمی کنند.
ادعا: زمانی که ماژول ماه روی سطح ماه فرود آمد، هیچ غباری را پراکنده نکرد و دهانه ای از انفجار موشک که فرود آن را کند کرد باقی نگذاشت.
حقایق: درابک ماندر گفت: هنگام فرود بر روی ماه، فضانوردان برای مدتی به صورت افقی سفر می کردند، بنابراین رانشگرها به سمت پایین هدایت نمی شدند و هیچ غباری را به زمین نمی انداختند. اما هنگامی که ماژول در نهایت به زمین رسید، “می توانید غبار در حال پرتاب شدن را ببینید.”
در مورد عدم وجود دهانه، لاونیوس گفت که فضانوردان نیازی به استفاده از یک انفجار بزرگ برای کاهش سرعت خود ندارند، زیرا گرانش ماه تقریباً یک ششم گرانش زمین است. او گفت: «این بیشتر یک فرود ملایم بود.
ادعا: آرمسترانگ و ماژول قمری در گیره کلاه آلدرین در عکسی نمادین از آلدرین با لباس فضایی روی ماه منعکس شده اند. اما هیچ نشانه ای وجود ندارد که هر یک از فضانوردان دوربین در دست دارند. پس کی عکس گرفته؟
حقایق: درابک ماندر گفت: دوربین های فضانوردان روی سینه آنها نصب شده بود. در نتیجه، آرمسترانگ مجبور نبود خود را روی چشمانش نگه دارد. در واقع به نظر می رسد که دستان او در آن تصویر نزدیک سینه او هستند.